«هک» و «هکر»ها اگرچه ممکن است برای من و شما پدیدههایی خیلی امروزی و تخصصی باشند اما در مفهوم کلی، مقولات چندان تازه و بیریشه و بدون تاریخچهای نیستند.
بنابراین بد نیست اگر سری به جهان نیمهتاریک یا تاریک و البته کمی ترسناک «هکر» ها بزنیم و ببینیم هکرها اولین بار کی و کجا متولد شدند و تا امروز چقدر هزینه روی دست دنیا گذاشته و یا احتمالاً گاهی چه گلی به سر بشریت زدهاند؟
هک مکانیکی
بشر البته از زمان پیدایش روی کره خاکی و رسیدن به اولین کشف و شهودهایش(مثلاً کشف آتش یا اختراع چرخ) خربزههای زیادی خورده و لذتش را هم برده؛ اما ماجرای علوم سایبری و اینترنت از آن دست خربزههایی است که نمیشود آن را نوش جان کرد اما پای لرزش ننشست! یعنی از همان زمان قدیم، برخی پیشرفتها و دستاوردهای تازه علاوه بر قدرت و توان تازهای که به انسان میبخشیدند، دردسرهایی را هم همراه داشتند. عامل این دردسرها هم اغلب آدمهای باهوش اما زیادهخواه یا کمصبری بودند که دوست داشتند از یک یافته علمی جدید، آن جور که فقط خودشان میخواهند استفاده کنند.
مثلاً فرانسویها فقط مخترع دستگاه گردن زنی اتوماتیک (گیوتین) نیستند. آنها بعد از انقلاب کبیرشان سالها پیش از اینکه جناب «مورس» تلگراف الکتریکی را اختراع کند، تلگراف مکانیکی ساختند و «کلود شاپ» فرانسوی نخستین شبکه داده ملی را در کشورش راه انداخت. تلگراف مکانیکی شامل زنجیرهای از برجها بود که در فاصله چند کیلومتری از هم احداث شده بودند. روی هر یک از این برجها سیستمی از بازوهای چوبی متحرک نصب شده بود که مأموران داخل برج (کاربر) با قرار دادن آنها در حالتهای مختلف میتوانستند دهها حرف، عدد، کلمه و پیام مختلف را از برج اول به برج مثلاً پنجاهم انتقال دهند.
هک مکانیکی
بشر البته از زمان پیدایش روی کره خاکی و رسیدن به اولین کشف و شهودهایش(مثلاً کشف آتش یا اختراع چرخ) خربزههای زیادی خورده و لذتش را هم برده؛ اما ماجرای علوم سایبری و اینترنت از آن دست خربزههایی است که نمیشود آن را نوش جان کرد اما پای لرزش ننشست! یعنی از همان زمان قدیم، برخی پیشرفتها و دستاوردهای تازه علاوه بر قدرت و توان تازهای که به انسان میبخشیدند، دردسرهایی را هم همراه داشتند. عامل این دردسرها هم اغلب آدمهای باهوش اما زیادهخواه یا کمصبری بودند که دوست داشتند از یک یافته علمی جدید، آن جور که فقط خودشان میخواهند استفاده کنند.
مثلاً فرانسویها فقط مخترع دستگاه گردن زنی اتوماتیک (گیوتین) نیستند. آنها بعد از انقلاب کبیرشان سالها پیش از اینکه جناب «مورس» تلگراف الکتریکی را اختراع کند، تلگراف مکانیکی ساختند و «کلود شاپ» فرانسوی نخستین شبکه داده ملی را در کشورش راه انداخت. تلگراف مکانیکی شامل زنجیرهای از برجها بود که در فاصله چند کیلومتری از هم احداث شده بودند. روی هر یک از این برجها سیستمی از بازوهای چوبی متحرک نصب شده بود که مأموران داخل برج (کاربر) با قرار دادن آنها در حالتهای مختلف میتوانستند دهها حرف، عدد، کلمه و پیام مختلف را از برج اول به برج مثلاً پنجاهم انتقال دهند.
کاربران هر برج با تلسکوپ مخصوص دائم، برج قبل از خودشان را رصد و پیام بازوهای چوبی را به برج بعدی منتقل میکردند. استفاده از این سیستم و تفسیر علامت بازوهای چوبی و کشف رمز آنها هم در انحصار دولت قرار داشت. اخبار مهم مانند وضعیت قیمتها در بازارهای خاص یا بورس هم به وسیله همین برجها از شهری به شهر دیگر مخابره میشد. یک جفت برادر دوقلو و باهوش فرانسوی با اطلاع از سازوکار تلگراف مکانیکی، ضمن همکاری با یکی دو نفر از کاربران برج، علامتهای خاص خودشان را وارد سیستم تلگراف مکانیکی کردند و... خلاصه بهراحتی پیامها را در راستای منافع خودشان دستکاری میکردند تا لقب نخستین «هکر»های جهان را به خودشان اختصاص دهند. دو سه سالی هم طول کشید تا مسئولان دولتی متوجه شوند چه کلاهی سرشان رفته است و زمانی هم که هکرهای دوقلو را دستگیر کردند چون هیچ قانونی برای محکوم کردن آنها نداشتند، مجبور شدند رهایشان کنند. مشابه همین نفوذ را در دهه۵۰ میلادی یک کودک نابینا اما باهوش درسیستم قدیمیترین شرکت مخابراتی آمریکا انجام داد تا لقب نخستین هکر قرن بیستم را به خودش اختصاص دهد.
هکرهای واقعیتر
واژه هکر در مفهوم امروزیاش برای اولین بار در دهه ۶۰ و در آزمایشگاههای هوش مصنوعی مؤسسه فناوری ماساچوست برای متخصصان برنامهنویسی به کار رفت که میتوانستند با یک روش سریع و هوشمندانه، مشکل به وجود آمده در برنامههای نوشته شده به زبان برنامهنویسی fortran را حل کنند. اما ۱۰ سال بعد دوستان همان کودک نابینایی که شرکتهای مخابراتی را هک و کارشان را مختل کرده بود، توانستند راهی پیدا کنند که با تلفنهای مختلف به صورت رایگان تماسهای طولانی راه دور بگیرند و کلی ضرر و زیان برای شرکت مخابرات آمریکا به بار بیاورند.
دهه ۸۰ میلادی را میشود عصر طلایی پیدایش فن و حرفه هکری به حساب آورد، چون علم و فناوریهای ارتباطی پیشرفت چشمگیری پیدا میکنند، سروکله رایانه و ارتباطات رایانهای پیدا میشود، کارتهای بانکی اعتباری ساخته میشوند و... این پیشرفتها و فناوریهای تازه «هکر»ها را بهشدت وسوسه میکند تا با نفوذ، ویروسسازی و انواع و اقسام روشهای سایبری و شبهسایبری قدرت خودشان را به رخ صاحبان فناوری بکشند. دهه۹۰ میلادی به بعد را هم که احتمالاً میدانید چون اوضاعش تقریباً شبیه به وضعیتی است که امروزه داریم. پابه پای پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات بحث امنیت هم وسط میآید تا «هکر»ها برای خودشان اسم و رسم و تقسیمبندی هم پیدا کنند. مثلاً «کلاه سفید»ها، هکرها و در واقع متخصصانی هستند که به صورت قانونی و در ازای دریافت پول و جایزه برای شرکتهای معتبر کار میکنند تا با بررسی برنامهها، نرمافزارها و سیستمهای مختلف، راههای نفوذ و نقاط آسیبپذیر را پیدا کنند.
تا کجا؟
«کلاه سیاه»ها در واقع نسل پیشرفتهتر و متخصصتر هکرهای سودجو، سارق و کلاهبردار هستند که اول مطلب گفتیم و تا امروز بزرگترین «هک»های تاریخ را هم رقم زدهاند. «کلاه خاکستری»ها چیزی میان دو هکر قبلی هستند. آنها البته انگیزه مادی و سودجویانه و یا خرابکاری ندارند. به سیستمها و برنامهها نفوذ میکنند اما لطمهای نمیزنند. اطلاعاتی را اگر سرقت میکنند، در اینترنت و برای عموم به اشتراک میگذارند. پس از اینها هم «نخبه»ها هستند که به زبان امروزی آخر و تهِ هک و هکری هستند و همه هکرها با هر رنگ کلاهی پیششان لُنگ انداخته و آنها را قبول دارند.
امروزه «هک» کردن از حوزه منافع فردی و شخصی هم فراتر رفته و تبدیل به روشی برای رقابت، جاسوسی، دشمنی و حتی جنگ دولتها و کشورها با یکدیگر شده است. یعنی مجموع هکرهای قانونی و غیرقانونی دنیا که خدا میداند تعدادشان چقدر است، شبانهروز مشغول فعالیتاند. آمار امسال را نمیدانم اما آمارها تا سال پیش میگفتند روزانه
۳۰ هزار وبسایت هک میشود... ۶۴درصد از شرکتها و مؤسسهها در سراسر جهان دستکم یک نوع حمله سایبری را تجربه میکنند... روزانه به طور متوسط حدود ۲۴ هزار برنامه تلفن همراه مخرب در اینترنت مسدود میشود... روزانه ۳۰۰ هزار بدافزار جدید تولید و منتشر میشود که هدفشان سرقت اطلاعات افراد است... حملات سایبری در سال ۲۰۱۲ بیشتر از ۶ تریلیون دلار هزینه روی دست مردم جهان گذاشته است... و این داستان همین طور و شاید تا هک کردن سلولهای خاکستری مغزمان ادامه دارد!
خبرنگار: مجید تربتزاده
هکرهای واقعیتر
واژه هکر در مفهوم امروزیاش برای اولین بار در دهه ۶۰ و در آزمایشگاههای هوش مصنوعی مؤسسه فناوری ماساچوست برای متخصصان برنامهنویسی به کار رفت که میتوانستند با یک روش سریع و هوشمندانه، مشکل به وجود آمده در برنامههای نوشته شده به زبان برنامهنویسی fortran را حل کنند. اما ۱۰ سال بعد دوستان همان کودک نابینایی که شرکتهای مخابراتی را هک و کارشان را مختل کرده بود، توانستند راهی پیدا کنند که با تلفنهای مختلف به صورت رایگان تماسهای طولانی راه دور بگیرند و کلی ضرر و زیان برای شرکت مخابرات آمریکا به بار بیاورند.
دهه ۸۰ میلادی را میشود عصر طلایی پیدایش فن و حرفه هکری به حساب آورد، چون علم و فناوریهای ارتباطی پیشرفت چشمگیری پیدا میکنند، سروکله رایانه و ارتباطات رایانهای پیدا میشود، کارتهای بانکی اعتباری ساخته میشوند و... این پیشرفتها و فناوریهای تازه «هکر»ها را بهشدت وسوسه میکند تا با نفوذ، ویروسسازی و انواع و اقسام روشهای سایبری و شبهسایبری قدرت خودشان را به رخ صاحبان فناوری بکشند. دهه۹۰ میلادی به بعد را هم که احتمالاً میدانید چون اوضاعش تقریباً شبیه به وضعیتی است که امروزه داریم. پابه پای پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات بحث امنیت هم وسط میآید تا «هکر»ها برای خودشان اسم و رسم و تقسیمبندی هم پیدا کنند. مثلاً «کلاه سفید»ها، هکرها و در واقع متخصصانی هستند که به صورت قانونی و در ازای دریافت پول و جایزه برای شرکتهای معتبر کار میکنند تا با بررسی برنامهها، نرمافزارها و سیستمهای مختلف، راههای نفوذ و نقاط آسیبپذیر را پیدا کنند.
تا کجا؟
«کلاه سیاه»ها در واقع نسل پیشرفتهتر و متخصصتر هکرهای سودجو، سارق و کلاهبردار هستند که اول مطلب گفتیم و تا امروز بزرگترین «هک»های تاریخ را هم رقم زدهاند. «کلاه خاکستری»ها چیزی میان دو هکر قبلی هستند. آنها البته انگیزه مادی و سودجویانه و یا خرابکاری ندارند. به سیستمها و برنامهها نفوذ میکنند اما لطمهای نمیزنند. اطلاعاتی را اگر سرقت میکنند، در اینترنت و برای عموم به اشتراک میگذارند. پس از اینها هم «نخبه»ها هستند که به زبان امروزی آخر و تهِ هک و هکری هستند و همه هکرها با هر رنگ کلاهی پیششان لُنگ انداخته و آنها را قبول دارند.
امروزه «هک» کردن از حوزه منافع فردی و شخصی هم فراتر رفته و تبدیل به روشی برای رقابت، جاسوسی، دشمنی و حتی جنگ دولتها و کشورها با یکدیگر شده است. یعنی مجموع هکرهای قانونی و غیرقانونی دنیا که خدا میداند تعدادشان چقدر است، شبانهروز مشغول فعالیتاند. آمار امسال را نمیدانم اما آمارها تا سال پیش میگفتند روزانه
۳۰ هزار وبسایت هک میشود... ۶۴درصد از شرکتها و مؤسسهها در سراسر جهان دستکم یک نوع حمله سایبری را تجربه میکنند... روزانه به طور متوسط حدود ۲۴ هزار برنامه تلفن همراه مخرب در اینترنت مسدود میشود... روزانه ۳۰۰ هزار بدافزار جدید تولید و منتشر میشود که هدفشان سرقت اطلاعات افراد است... حملات سایبری در سال ۲۰۱۲ بیشتر از ۶ تریلیون دلار هزینه روی دست مردم جهان گذاشته است... و این داستان همین طور و شاید تا هک کردن سلولهای خاکستری مغزمان ادامه دارد!
خبرنگار: مجید تربتزاده
نظر شما